با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Incommensurable

ˌɪnkəˈmenʃərəbl̩ ˌɪnkəˈmenʃərəbl̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective
سنجش‌ناپذیر، گنگ، متناقض
- His statements are incommensurable with truth.
- اظهارات او ارزش هم‌سنجی با واقعیت را ندارند.
- an incommensurable magnitude
- کمیت اندازه‌ناپذیر، کمیت قیاس‌ناپذیر
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت incommensurable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «incommensurable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/incommensurable

لغات نزدیک incommensurable

پیشنهاد بهبود معانی