امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Inconsequent

ɪnˈkɒnsɪkwənt ɪnˈkɒnsɪkwənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
( inconsecutive =) فاقد ارتباط منطقی، بی‌ربط، گسیخته، نادرست، غیر‌معقول، بی‌نتیجه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inconsequent

  1. adjective Not of great importance
    Synonyms: inconsequential, insignificant, little, trivial, unimportant

ارجاع به لغت inconsequent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inconsequent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inconsequent

لغات نزدیک inconsequent

پیشنهاد بهبود معانی