امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Indifference

ɪnˈdɪfrəns ɪnˈdɪfrəns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable C2
خونسردی، بی‌علاقگی، بی‌خیالی، سهل‌انگاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- They showed their indifference toward money.
- آنان بی‌اعتنایی خود را نسبت به پول نشان دادند.
- His indifference toward her was obvious.
- بی‌علاقگی او به آن زن آشکار بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد indifference

  1. noun absence of feeling, interest
    Synonyms: alienation, aloofness, apathy, callousness, carelessness, cold-bloodedness, coldness, cold shoulder, coolness, detachment, disdain, disinterest, disinterestedness, dispassion, disregard, equity, heedlessness, immunity, impartiality, impassiveness, impassivity, inattention, inertia, insensitivity, insouciance, isolationism, lack, lethargy, listlessness, negligence, neutrality, nonchalance, noninterference, objectivity, stoicism, torpor, unconcern, unmindfulness
    Antonyms: caring, compassion, concern, feeling, interest, involvement, regard, sympathy

ارجاع به لغت indifference

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «indifference» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/indifference

لغات نزدیک indifference

پیشنهاد بهبود معانی