با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Indoor

ˌɪnˈdɔːr ˈɪndɔː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective A2
خانگی، زیر سقف، درونی، داخلی، سرپوشیده
- an indoor swimming pool
- استخر شنای سرپوشیده
- an indoor dress
- لباس خانگی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد indoor

  1. adjective Located, suited for, or taking place within a building
    Antonyms: outdoor

Collocations

  • indoor sports

    ورزش در جاهای سرپوشیده

    ورزش‌های داخل سالن، ورزش‌های بسته‌جای

ارجاع به لغت indoor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «indoor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/indoor

لغات نزدیک indoor

پیشنهاد بهبود معانی