امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Infinity

    ɪnˈfɪnəti ɪnˈfɪnəti
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      infinities

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    ابدیت، جاودانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - the infinity of God's power
    - جاودانی قدرت خداوند
    - They felt a connection that transcended time, reaching towards infinity.
    - آن‌ها ارتباطی را احساس کردند که از زمان فراتر رفت و به ابدیت رسید.
    noun uncountable
    بی‌کرانی، بی‌حدی، بی‌اندازگی، بی‌انتهایی، بی‌حدومرزی
    - the space is a mysterious infinity.
    - فضا یک بی‌حدی اسرارآمیز است.
    - I have gone to the infinity of the world of thought.
    - ... تا بی‌کرانی عالم پندار رفته‌ام.
    noun uncountable
    (عدد) بی‌نهایت، بی‌پایان (با علامت ∞)
    - The concept of infinity fascinates mathematicians and philosophers alike.
    - مفهوم عدد بی‌نهایت ریاضی‌دانان و فیلسوفان را به یک اندازه مجذوب خود می‌کند.
    - In mathematics, infinity serves as a powerful tool for understanding limits.
    - در ریاضیات، عدد بی‌نهایت به‌عنوان ابزار قدرتمندی برای درک محدودیت‌ها عمل می‌کند.
    noun singular
    بی‌نهایتی، تعداد یا مقدار زیاد
    - He felt an infinity of possibilities lay before him with each new day.
    - او احساس می‌کرد که با هر روز جدید، امکانات بی‌نهایتی در برابر او قرار می‌گیرد.
    - Her imagination stretched into infinity, creating worlds beyond comprehension.
    - تخیل او تا بی‌نهایتی کشیده شد و جهان‌هایی فراتر از درک خلق کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد infinity

    1. noun endlessness
      Synonyms:
      beyond boundlessness continuity continuum endless time eternity expanse extent immeasurability immensity infinitude limitlessness myriad perpetuity sempiternity space ubiquity unlimited space vastitude vastness
      Antonyms:
      bounds definiteness ending finiteness limitation

    Collocations

    • to infinity

      علی غیرالنهایه، تا بی‌نهایت، بی‌حدوحصر، بیکران

    ارجاع به لغت infinity

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «infinity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/infinity

    لغات نزدیک infinity

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    cracker pants waiter safe neck jewelry condom raisin farm stop soup dance plant plane phone dress sea run school eye pet sun night ruby tapestry