امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Inflexibility

ˌɪnˌfleksəˈbɪləti ɪnˌfleksəˈbɪlɪti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
کج‌نشدگی، سختی، سفتی، انحنانا‌پذیری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inflexibility

  1. noun Solidity
    Synonyms:
    rigidity stiffness stability toughness inflexibleness temper induration ossification petrifaction fossilization glaciation crystallization vitrification inextensibility intransigeance intransigentism unpliability
  1. noun Stubbornness
    Synonyms:
    obduracy inflexibleness rigidity stubbornness rigidness die-hardism grimness implacability implacableness incompliance incompliancy inexorability tenacity inexorableness intransigence intransigency obdurateness relentlessness remorselessness obstinacy inelasticity
    Antonyms:
    flexibility

ارجاع به لغت inflexibility

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inflexibility» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inflexibility

لغات نزدیک inflexibility

پیشنهاد بهبود معانی