معنی inglorious به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ɪnˈɡlɔːriəs ɪnˈɡlɔːriəs

معنی

adjective

شرم‌آور، ننگین، افتضاح‌آور، گمنام

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inglorious

adjective disgraceful

Synonyms:

blameworthy contemptible degrading detestable dishonorable disreputable ignoble ignominious offensive reprehensible shameful unrespectable unworthy

ارجاع به لغت inglorious

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «inglorious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inglorious

لغات نزدیک inglorious

- inglenook
- inglewood
- inglorious
- ingoing
- ingot

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return squid