با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Ingratitude

ɪnˈɡræt̬ətuːd ɪnˈɡrætɪtjuːd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
ناسپاسی، نمک‌ناشناسی، ناشکری، نمک‌به‌حرامی
- They proved their ingratitude by killing their kind host.
- آنان با کشتن میزبان مهربان خود نمک‌نشناسی خود را ثابت کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ingratitude

  1. noun ungratefulness
    Synonyms: thanklessness, callousness, boorishness, disloyalty, inconsiderateness, thoughtlessness, rudeness, unthankfulness
    Antonyms: gratitude, appreciation, consideration

ارجاع به لغت ingratitude

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ingratitude» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ingratitude

لغات نزدیک ingratitude

پیشنهاد بهبود معانی