امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ingurgitate

American: ɪnˈɡɜːrdʒɪˌteɪt British: ɪnˈɡɜːdʒɪteɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb
حریصانه قورت دادن، بلعیدن، (مجازاً) فرا گرفتن، زیاد پر کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ingurgitate

  1. verb Overeat or eat immodestly; make a pig of oneself
    Synonyms:
    gorge overindulge glut englut stuff engorge overgorge overeat gormandize gormandise gourmandize binge pig-out satiate scarf out
  1. verb To swallow (food or drink) greedily or rapidly in large amounts
    Synonyms:
    bolt down englut engorge gobble gulp guzzle swill wolf

ارجاع به لغت ingurgitate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ingurgitate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ingurgitate

لغات نزدیک ingurgitate

پیشنهاد بهبود معانی