امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Injustice

ɪnˈdʒʌstɪs ɪnˈdʒʌstɪs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun C1
بی‌عدالتی، بی‌انصافی، ستم، بیداد، ظلم، خطا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد injustice

  1. noun unfair treatment; bias
    Synonyms:
    abuse breach crime crying shame damage dirty deal discrimination encroachment favoritism grievance inequality inequity infraction infringement iniquity malfeasance malpractice maltreatment miscarriage mischief negligence offense onesidedness oppression outrage partiality partisanship prejudice railroad ruin sellout transgression trespass unfairness unjustness unlawfulness villainy violation wrong wrongdoing
    Antonyms:
    equality equity ethics fairness impartiality justice lawfulness morality

ارجاع به لغت injustice

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «injustice» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/injustice

لغات نزدیک injustice

پیشنهاد بهبود معانی