با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Instauration

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
تجدید، نوسازی، تعمیر، احیا ، تجدید بنا
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد instauration

  1. noun The act of starting something for the first time; introducing something new
    Synonyms: initiation, founding, foundation, institution, origination, creation, innovation, introduction

ارجاع به لغت instauration

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «instauration» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/instauration

لغات نزدیک instauration

پیشنهاد بهبود معانی