امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Institutionalized

ˌɪnstəˈtuːʃnəlaɪzd ˌɪnstəˈtjuːʃənəlaɪzd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
نهادینه‌شده، ساختاریافته، عرفی‌شده، به‌سنت مبدل‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- institutionalized secrecy
- پنهان‌کاری نهادینه‌شده
- institutionalized discrimination
- تبعیض نهادینه‌شده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد institutionalized

  1. adjective standardized
    Synonyms:
    regularized regulated traditional

ارجاع به لغت institutionalized

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «institutionalized» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/institutionalized

لغات نزدیک institutionalized

پیشنهاد بهبود معانی