با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Int

ɪnt ɪnt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

abbreviation
هوش، ذکاوت، خرد
- The int community
- خرد جمعی
- The int officer quickly decrypted the coded message.
- ذکاوت افسر به‌سرعت پیام رمزگذاری شده را رمزگشایی کرد.
abbreviation
رهگیری
- The int feature in the software allows users to intercept and analyze network traffic.
- ویژگی رهگیری در نرم‌افزار به کاربران اجازه می‌دهد تا ترافیک شبکه را رهگیری و تجزیه‌وتحلیل کنند.
- The int. phone call lasted only a few minutes.
- رهگیری تماس تلفنی فقط چند دقیقه طول کشید.
abbreviation
بهره
- The int rate for the loan is 3%.
- نرخ بهره برای وام ۳ درصد است.
- The int on my savings account is quite low.
- بهره‌ی حساب پس‌انداز من بسیار کم است.
abbreviation
موقت
- The int report will be ready by tomorrow.
- گزارش موقت تا فردا آماده خواهد شد.
- Please submit the int proposal by the end of the week.
- لطفاً پیشنهاد موقت را تا پایان هفته ارسال کنید.
abbreviation
داخل، درون
- The car's int. was spacious and comfortable.
- داخل ماشین جادار و راحت بود.
- The int. of the house was beautifully decorated.
- داخل خانه به‌زیبایی تزئین شده بود.
abbreviation
حرف ندا
- "Int! I can't believe we won the game!"
- وای! نمی‌توانم باور کنم که ما بازی را بردیم!
- Int! That movie was amazing!
- اوه! آن فیلم شگفت‌انگیز بود!
abbreviation
متوسط
- After completing the beginner course, he moved on to the int level.
- پس‌از گذراندن دوره‌ی مبتدی به سطح متوسط رفت.
- The int class is a prerequisite for the advanced course in graphic design.
- کلاس سطح متوسط پیش‌نیاز دوره‌ی پیشرفته‌ی طراحی گرافیک است.
abbreviation
داخلی
- The int memory of the computer is running low.
- حافظه‌ی داخلی کامپیوتر روبه‌اتمام است.
- The int power supply is crucial for the device's functionality.
- منبع تغذیه‌ی داخلی برای عملکرد دستگاه بسیار مهم است.
abbreviation
بین‌المللی
- The int airport is known for its excellent facilities and services.
- فرودگاه بین‌المللی به‌دلیل امکانات و خدمات عالی خود شناخته شده است.
- The int conference attracted participants from all over the world.
- کنفرانس بین‌المللی شرکت‌کنندگانی را از سراسر جهان جذب کرد.
abbreviation
مفسر، مترجم
- An int can be a program that executes code line by line.
- یک مفسر می‌تواند برنامه‌ای باشد که کد را خط به خط اجرا می‌کند.
- The int's role is crucial in translating commands.
- نقش مترجم در ترجمه‌ی دستورات بسیار مهم است.
abbreviation
تقاطع، چهارراه
- Be cautious when approaching the int of Smith Road and Johnson Lane.
- هنگام نزدیک شدن به تقاطع اسمیت و لین جانسون محتاط باشید.
- The int of Azadi is a popular tourist spot in the city.
- چهارراه آزادی یک نقطه‌ی توریستی محبوب در شهر است.
abbreviation
فاصله
- The int between each course during the meal allowed us to savor the flavors.
- فاصله‌ی بین هر وعده‌ی غذایی در طول شام به ما این امکان را می‌دهد که طعم‌ها را بچشیم.
- The int between lightning and thunder is a good way to estimate the distance of a storm.
- فاصله‌ی بین رعدوبرق و غرش راه خوبی برای تخمین فاصله‌ی طوفان است.
abbreviation
مصاحبه
- The HR manager will conduct the int at 2 PM.
- مدیر منابع انسانی مصاحبه را در ساعت ۲ بعدازظهر انجام خواهد داد.
- Please bring your resume and be prepared for the int tomorrow.
- لطفا رزومه‌ی خود را همراه داشته باشید و برای شرکت در مصاحبه‌ی فردا آماده باشید.
abbreviation
(فعل) لازم، ناگذر
- An intransitive verb is a verb that doesn’t require a direct object
- فعل ناگذر فعلی است که به مفعول مستقیم نیاز ندارد.
- What is transitive and intransitive verbs?
- افعال متعدی و لازم چیست؟
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت int

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «int» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/int

لغات نزدیک int

پیشنهاد بهبود معانی