امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Interconnection

ˌɪntərkəˈnekʃn̩ ˌɪntəkəˈnekʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
اتصالی داخلی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد interconnection

  1. noun A logical or natural association between two or more things
    Synonyms:
    interrelationship connection correlation linkage interdependence link interconnectedness relation relationship tie-in hookup

ارجاع به لغت interconnection

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «interconnection» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/interconnection

لغات نزدیک interconnection

پیشنهاد بهبود معانی