با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Intercrop

American: ˌɪntərˈkrɑːp British: ˌɪntəˈkrɒp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun verb - transitive verb - intransitive
(دو گیاه مختلف را در رج‌های متناوب در مزرعه) کشت کردن، هم‌رویان کردن، هم‌کاشت کردن
noun verb - transitive verb - intransitive
هم‌کاشت
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت intercrop

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intercrop» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/intercrop

لغات نزدیک intercrop

پیشنهاد بهبود معانی