با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Interdependency

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

( interdependence ) اتکا متقابل، وابستگی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد interdependency

  1. noun A reciprocal relation between interdependent entities (objects or individuals or groups)
    Synonyms: interdependence, mutuality

ارجاع به لغت interdependency

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «interdependency» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/interdependency

لغات نزدیک interdependency

پیشنهاد بهبود معانی