با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Interrelate

ˌɪntərɪˈleɪt ˌɪntərɪˈleɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adverb
وابسته به‌هم بودن، مناسبات مشترک داشتن
- They say fanaticism and ignorance are interrelated.
- می‌گویند تعصب و بی‌دانشی با هم رابطه دارد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد interrelate

  1. verb Be in a relationship with
    Synonyms: relate

ارجاع به لغت interrelate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «interrelate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/interrelate

لغات نزدیک interrelate

پیشنهاد بهبود معانی