با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Intervenient

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective noun
میان آیند، (آنچه که میان دو زمان یا رویداد یا محل قرار گیرد) جداگر، (آدم یا چیز) دخیل، میانجی
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت intervenient

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intervenient» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/intervenient

لغات نزدیک intervenient

پیشنهاد بهبود معانی