امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Intimacy

ˈɪntəməsi ˈɪntəməsi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    intimacies

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
صمیمیت، خصوصیت، رابطه نامشروع جنسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Their intimacy increased and they decided to get married.
- صمیمیت آن‌ها زیادتر شد و تصمیم به زناشویی گرفتند.
- his intimacy with British history
- بصیرت او در تاریخ انگلستان
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد intimacy

  1. noun closeness between people
    Synonyms:
    acquaintance affection affinity close relationship communion confidence confidentiality experience familiarity friendship inwardness understanding
    Antonyms:
    disagreement incompatibility

ارجاع به لغت intimacy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intimacy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/intimacy

لغات نزدیک intimacy

پیشنهاد بهبود معانی