با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Intramural

ˌɪntrəˈmjʊrl ˌɪntrəˈmjʊərəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective
(در درون باروی شهر یا دیوارهای دانشگاه و غیره) درون‌شهری، درون دانشگاهی (میان بخش‌ها یا دانشکده‌های یک دانشگاه)
- intramural athletics
- ورزش‌های درون‌دانشگاهی
adjective
کالبدشناسی (واقع در دیواره‌ی درونی‌اندام) درون دیوارهای، داخل جداری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد intramural

  1. adjective Carried on within the bounds of an institution or community
    Antonyms: extramural

ارجاع به لغت intramural

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intramural» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/intramural

لغات نزدیک intramural

پیشنهاد بهبود معانی