با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Intrinsically

ɪnˈtrɪnzɪkli ɪnˈtrɪnzɪkli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
به‌طور ذاتی، ذاتاً، اساساً، فی‌نفسه، فطرتاً، طبیعتاً، به‌خودی‌خود
- The college and the community are intrinsically linked.
- دانشگاه و جامعه به‌طور ذاتی با هم در ارتباط هستند.
- an intrinsically difficult language
- یک زبان ذاتاً دشوار
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد intrinsically

  1. adverb With respect to its inherent nature
    Synonyms: per se, as-such, in-and-of-itself

لغات هم‌خانواده intrinsically

ارجاع به لغت intrinsically

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intrinsically» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/intrinsically

لغات نزدیک intrinsically

پیشنهاد بهبود معانی