با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Intubate

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    intubated
  • شکل سوم:

    intubated
  • سوم شخص مفرد:

    intubates
  • وجه وصفی حال:

    intubating

معنی

verb - transitive
پزشکی لوله فروکردن در، به‌وسیله‌ی لوله باز نگاه داشتن، لوله گذاردن در
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد intubate

  1. verb Introduce a cannula or tube into
    Synonyms: cannulate, cannulize, cannulise, canulate

ارجاع به لغت intubate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intubate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/intubate

لغات نزدیک intubate

پیشنهاد بهبود معانی