امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Inutile

    American: ɪnˈjuːtɪl British: ɪˈnjuːtɪl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective
    ناسودمند، بی‌فایده، بیهوده، نامناسب، بی‌منفعت، بی‌استفاده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد inutile

    1. adjective Having no useful purpose
      Synonyms:
      ineffectual unusable useless worthless
    1. adjective Lacking all worth and value
      Synonyms:
      drossy good-for-nothing no-good valueless worthless no-account nothing

    ارجاع به لغت inutile

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «inutile» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inutile

    لغات نزدیک inutile

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return