امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Invention

ɪnˈvenʃn ɪnˈvenʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    inventions

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable B1
اختراع، ابداع، خلق، نوآفرینی (خلق کردن چیز جدیدی که پیش‌تر وجود نداشته است)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The invention of the internet has transformed the way we communicate and access information.
- اختراع اینترنت شیوه‌ی برقراری ارتباط و دسترسی به اطلاعاتمان را دگرگون کرده است.
- The radio is a wonderful invention.
- رادیو اختراع شگفت‌انگیزی است.
- the invention of the telephone
- اختراع تلفن
noun countable uncountable
ساختگی، من‌درآوردی، دروغ، چاخان، داستان‌سرایی، دروغ‌بافی
- The whole story is an invention and I don't believe a word of it.
- این داستان همه‌اش من‌درآوردی است و من یک کلمه از آن را هم باور ندارم.
- The employee's invention about why he was absent from work involved a fake illness and a doctor's note that was quickly proven to be forged.
- داستان‌سرایی این کارمند درباره‌ی دلیل غیبتش در محل کار دربردارنده‌ی بیماری جعلی و یک یادداشت پزشک بود که جعلی بودن آن به‌ سرعت ثابت شد.
noun uncountable
تخیل مولد، خلاقیت
- The classical legacy shows the abundant invention of the ancient Greeks.
- میراث کلاسیک نشانگر خلاقیت سرشار یونانیان باستان است.
- The author's new novel is a brilliant invention that combines elements of fantasy and science fiction.
- رمان جدید نویسنده خلاقیت درخشانی است که عناصر فانتزی و علمی تخیلی را با هم ترکیب می‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد invention

  1. noun creation, creativeness
    Synonyms:
    apparatus black box brainchild coinage concoction contraption contrivance creativity design development device discovery doodad gadget genius gimmick gizmo imagination ingenuity innovation inspiration inventiveness novelty opus original originality resourcefulness
    Antonyms:
    steal
  1. noun fabrication, lie
    Synonyms:
    deceit fake falsehood fancy fantasy fib fiction figment forgery prevarication sham story tall story untruth yarn
    Antonyms:
    truth

لغات هم‌خانواده invention

ارجاع به لغت invention

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «invention» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/invention

لغات نزدیک invention

پیشنهاد بهبود معانی