امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Iodine

ˈaɪədiːn ˈaɪədiːn
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

نماد: I

عدد اتمی: 53

جرم اتمی: 126.9

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
شیمی عنصر شیمیایی ید، عنصر ید link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی شیمی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- We used iodine to disinfect the wound.
- برای ضدعفونی کردن زخم از ید استفاده کردیم.
- The iodine solution turned a deep blue when mixed with starch.
- وقتی محلول ید با نشاسته مخلوط شد، به رنگ آبی تیره درآمد.
- A deficiency of iodine can lead to health problems.
- کمبود ید می‌تواند منجر به مشکلات سلامتی شود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد iodine

  1. noun a nonmetallic element belonging to the halogens; used especially in medicine and photography and in dyes; occurs naturally only in combination in small quantities (as in sea water or rocks)

ارجاع به لغت iodine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «iodine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/iodine

لغات نزدیک iodine

پیشنهاد بهبود معانی