با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Ire

aɪr aɪə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
خشم، غضب، عصبانیت، ازجادررفتگی
- to arouse the ire (of)
- خشمگین کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ire

  1. noun anger
    Synonyms: annoyance, boiling point, conniption, conniption fit, displeasure, exasperation, fury, indignation, more heat than light, passion, rage, slow burn, wrath
    Antonyms: cheer, happiness

ارجاع به لغت ire

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ire» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ire

لغات نزدیک ire

پیشنهاد بهبود معانی