با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Irreparably

ɪˈreprəbli ɪˈreprəbli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
به‌طور غیرقابل‌ِجبران، به‌طور جبران‌ناپذیر، به‌طور غیرقابل‌ِترمیم
- She had broken his heart irreparably.
- قلب او را به‌طور جبران‌ناپذیری شکسته بود.
- The car has been irreparably damaged.
- ماشین به‌طور غیرقابل‌ِترمیم آسیب دیده است.
پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده irreparably

ارجاع به لغت irreparably

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «irreparably» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/irreparably

لغات نزدیک irreparably

پیشنهاد بهبود معانی