امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Irritating

ˈɪrəteɪtɪŋ ˈɪrəteɪtɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    irritated
  • شکل سوم:

    irritated
  • سوم‌شخص مفرد:

    irritates
  • صفت تفضیلی:

    more irritating
  • صفت عالی:

    most irritating

معنی

adverb B2
برانگیزنده، خشم‌آور، برخورنده، رنجاننده، سوزش‌آور، محرک، مهیج

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد irritating

  1. adjective vexatious
    Synonyms:
    bothersome trying disturbing annoying provoking

ارجاع به لغت irritating

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «irritating» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/irritating

لغات نزدیک irritating

پیشنهاد بهبود معانی