با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Ivy

ˈaɪvi ˈaɪvi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    ivies

توضیحات

همچنین می‌توان از english ivy به‌ جای ivy استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable
گیاه‌شناسی پیچک، عشقه، پاپیتال، لبلاب، هِدِرا
- The ivy added a touch of green to the garden wall.
- پیچک رنگ سبزی به دیوار باغ اضافه کرد.
- The ivy leaves rustled in the wind.
- برگ‌های هدرا در باد صدا می‌کند.
noun countable
آیوی لیگ (مجموعه‌ای متشکل از معروف‌ترین گروه دانشگاه‌های خصوصی کشور آمریکا)
- She dreamt of attending an Ivy and excelling in her studies.
- او آرزو داشت که در یک آیوی لیگ حضور داشته باشد و در تحصیلاتش برتر باشد.
- an Ivy League college
- دانشگاه (متعلق به گروه) آیوی لیگ
adjective
علمی
- The ivy research paper was published in a top-tier journal.
- مقاله‌ی علمی در یک ژورنال سطح بالا منتشر شد.
- The ivy conference attracted scholars from around the world.
- کنفرانس علمی محققان را از سراسر جهان جذب کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ivy

  1. noun Old World vine with lobed evergreen leaves and black berrylike fruits
    Synonyms: climber, creeper, common ivy, hedera (Latin), english ivy, Hedera helix

ارجاع به لغت ivy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ivy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ivy

لغات نزدیک ivy

پیشنهاد بهبود معانی