با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Javelin

ˈdʒævlɪn ˈdʒævlɪn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    javelins

معنی و نمونه‌جمله

noun
نیزه دستی سبک، زوبین، پرتاب نیزه
- a champion javelin thrower
- قهرمان نیزه‌پرانی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد javelin

  1. noun
    Synonyms: lance, spear, harpoon, dart, shaft, sport, weapon

ارجاع به لغت javelin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «javelin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/javelin

لغات نزدیک javelin

پیشنهاد بهبود معانی