گذشتهی ساده:
jawedشکل سوم:
jawedسوم شخص مفرد:
jawsوجه وصفی حال:
jawingشکل جمع:
jawsدربارهی کسی وراجی کردن، پشت سر کسی حرف زدن
(عامیانه) آدم دچار تعجب میشود، انسان بهتزده میشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «jaw» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/jaw