امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Kali

    ˈkɑːli ˈkɑːli
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    (مذهب هندو) کالی (خدایی که زندگی را می‌گیرد و می‌دهد)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد kali

    1. noun Bushy plant of Old World salt marshes and sea beaches having prickly leaves; burned to produce a crude soda ash
      Synonyms:
      saltwort barilla glasswort kelpwort Salsola kali Salsola soda

    ارجاع به لغت kali

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «kali» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/kali

    لغات نزدیک kali

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return