با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Keep Off

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb B1
دور نگه‌ داشتن، حفظ کردن از
- Keep off the grass!
- روی چمن نرو (نروید)!
- This umbrella will keep the sun off.
- این چتر جلو نور خورشید را می‌گیرد.
phrasal verb
وارد بحث نشدن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد keep off

  1. phrasal verb Not talk about
  2. phrasal verb Not touch something

ارجاع به لغت keep off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «keep off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/keep-off

لغات نزدیک keep off

پیشنهاد بهبود معانی