گذشتهی ساده:
kneedشکل سوم:
kneedسومشخص مفرد:
kneesوجه وصفی حال:
kneeingشکل جمع:
kneesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
تسلیم شدن به کسی، سر تعظیم فرود آوردن، زانو خم کردن
به زانو درآوردن، وادار به تسلیم کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «knee» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/knee