معنی kuomintang به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈkwoˌmɪnˈtæŋ ˈkwoˌmɪnˈtæŋ

معنی

(چینی) کومین تانگ (نام حزبی که در 1911 تأسیس شد و بعداً به رهبری چیانکایچک جزیره‌ی تایوان را به‌دست آورد)

ارجاع به لغت kuomintang

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «kuomintang» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/kuomintang

لغات نزدیک kuomintang

- kunming
- kunzite
- kuomintang
- kura
- Kurd

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return