با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Laboratory

ˈlæbrətɔːri ləˈbɒrətri
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    laboratories

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1
آزمایشگاه، لابراتوار
- a chemistry laboratory
- آزمایشگاه شیمی
- educational laboratory
- آزمایشگاه آموزشی
- a course with two lectures and one laboratory a week
- درسی که در هفته دو ساعت کلاس و یک ساعت آزمایشگاه دارد
- laboratory methods
- روش‌های آزمایشگاهی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد laboratory

  1. noun testing room
    Synonyms: chemistry laboratory, lab, research laboratory, workshop

ارجاع به لغت laboratory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «laboratory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/laboratory

لغات نزدیک laboratory

پیشنهاد بهبود معانی