امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Lamentable

ˈlæməntəbl / / ləˈmentəbl ˈlæməntəbl / / ləˈmentəbl ˈlæməntəbl / / ləˈmentəbl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more lamentable
  • صفت عالی:

    most lamentable

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
سوگناک، اسفناک، رقت‌آور، زار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- their lamentable disregard of human rights
- نادیده‌انگاری اسف‌بار حقوق بشر توسط آنان
- Despite its natural riches, that country is lamentably backward.
- باوجود ثروت‌های طبیعی، آن کشور به‌طور تأسف‌انگیزی عقب افتاده است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lamentable

  1. adjective upsetting, miserable
    Synonyms:
    afflictive awful bad calamitous deplorable dire dirty distressing doleful dolorous god-awful grievous grim heartbreaking hurting lousy low lugubrious meager mean melancholy mournful pitiful plaintive poor regretful rotten rueful sad sorrowful stinking tragic unfavorable unfortunate unsatisfactory woeful wretched
    Antonyms:
    cheering fortunate good lucky satisfactory

ارجاع به لغت lamentable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lamentable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lamentable

لغات نزدیک lamentable

پیشنهاد بهبود معانی