امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Landmass

ˈlændmæs ˈlændmæs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
منطقه وسیعی از زمین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد landmass

  1. noun A large continuous extent of land
    Synonyms:
    land-mass

ارجاع به لغت landmass

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «landmass» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/landmass

لغات نزدیک landmass

پیشنهاد بهبود معانی