امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Larboard

    ˈlɑːrbəd ˈlɑːbəd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun adjective
    سمت چپ کشی، سمت چپ

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد larboard

    1. adjective Located on the left side of a ship or aircraft
      Synonyms:
      port
    1. noun The left side of a ship or aircraft to someone who is aboard and facing the bow or nose
      Synonyms:
      port
      Antonyms:
      starboard

    ارجاع به لغت larboard

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «larboard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/larboard

    لغات نزدیک larboard

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return squid