امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Largely

ˈlɑːrdʒli ˈlɑːdʒli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb B2
عمدتاً، بیشتر، اکثراً، تا حد زیادی، به‌مقدار زیاد، به‌طور هنگفت، به‌طور قابل‌ توجه، به‌طور عمده، به‌طور فراوان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The company's decision was largely influenced by market trends.
- تصمیم شرکت تا حد زیادی تحت‌تأثیر روندهای بازار بود.
- largely because of him
- بیشتر به‌خاطر او
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد largely

  1. adverb to a great extent
    Synonyms:
    abundantly as a rule broadly by and large chiefly greatly commodiously comprehensively considerably copiously expansively extensively extravagantly generally generously grandly immoderately imposingly in a big way in a grand manner lavishly liberally magnificently mainly mostly on a large scale overall predominantly primarily principally prodigally prodigiously voluminously widely

لغات هم‌خانواده largely

  • adverb
    largely

ارجاع به لغت largely

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «largely» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/largely

لغات نزدیک largely

پیشنهاد بهبود معانی