امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Lay Into

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb
(عامیانه) 1- حمله کردن و مکرر زدن، کتک زدن 2- زخم زبان زدن، سرزنش کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lay into

  1. verb criticize, attack
    Synonyms:
    assail battle belabor fire at invade lambaste let fly at set about
    Antonyms:
    compliment praise

ارجاع به لغت lay into

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lay into» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lay-into

لغات نزدیک lay into

پیشنهاد بهبود معانی