امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Leather

ˈleðər ˈleðə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    leathers

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun A2
چرم، بند چرمی، تیماج

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- This coat is made of leather.
- این پالتو از چرم ساخته شده است.
- a leather belt
- کمربند چرمی
- leather gloves
- دستکش‌های چرمی
verb - transitive
چرمی کردن، چرم گذاشتن به، شلاق زدن
- Beautifully leathered chairs.
- صندلی‌هایی که به‌طور زیبا چرم‌پوش شده‌اند.
- They leathered the answer out of him.
- با شلاق جواب را از او در کشیدند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد leather

  1. noun
    Synonyms:
    sheepskin hide parchment goatskin skin cowhide deerskin tanned hide calfskin vellum kangaroo hide horsehide buckskin elk hide cat-o'-nine-tails scarfskin capeskin rawhide oxhide buffalo hide buffalo-robe snakeskin sharkskin lizard shoe-leather glove leather strap chamois sole-leather strop alligator hide tan taws thong morocco thrash tooling whip
  1. adjective
    Synonyms:
    coriaceous distressed
  1. verb
    Synonyms:
    crimp curry dub pink taw tool

ارجاع به لغت leather

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «leather» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/leather

لغات نزدیک leather

پیشنهاد بهبود معانی