با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Leaved

liːvd liːvd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
گیاه‌شناسی برگ‌دار، دارای برگ
- The leaved vegetables were fresh and crisp.
- سبزیجات برگ‌دار تازه و ترد بودند.
- narrow leaved
- باریک برگ (دارای برگ‌های باریک)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد leaved

  1. adjective Having leaves or leaves as specified; often used in combination
    Synonyms: leafed

ارجاع به لغت leaved

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «leaved» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/leaved

لغات نزدیک leaved

پیشنهاد بهبود معانی