امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Lhasa

    ˈlɑːsə ˈlɑːsə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    لهاسا (پایتخت تبت)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد lhasa

    1. noun The sacred city of Lamaism; known as the Forbidden City for its former inaccessibility and hostility to strangers
      Synonyms:
      lassa capital of Tibet forbidden-city
    1. noun A breed of terrier having a long heavy coat raised in Tibet as watchdogs
      Synonyms:
      lhasa-apso

    ارجاع به لغت lhasa

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «lhasa» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lhasa

    لغات نزدیک lhasa

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return