امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Liberalization

ˌlɪbrələˈzeɪʃn̩ ˌlɪbrəlaɪˈzeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
آزاد کردن، لیبرال کردن، ترقی‌خواه کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد liberalization

  1. noun The act of making less strict
    Synonyms:
    liberalisation relaxation

لغات هم‌خانواده liberalization

ارجاع به لغت liberalization

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «liberalization» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/liberalization

لغات نزدیک liberalization

پیشنهاد بهبود معانی