امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Linger

ˈlɪŋɡər ˈlɪŋɡə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    lingered
  • شکل سوم:

    lingered
  • سوم‌شخص مفرد:

    lingers
  • وجه وصفی حال:

    lingering

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive C2
درنگ کردن، تأخیر کردن، دیر رفتن، مردد بودن، دم‌ آخر را گذراندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- He said goodbye, but lingered at the door and continued talking.
- او خداحافظی کرد؛ ولی جلو در ماند و به حرف زدن ادامه داد.
- After school, children are not allowed to linger around school.
- بعد از مدرسه بچه‌ها حق ندارند در اطراف دبستان پرسه بزنند.
- The old man lingered several months after his stroke.
- بعد از سکته‌ی مغزی پیرمرد چندین ماه با مرگ دست و پنجه نرم می‌کرد.
- The pain lingered on for weeks.
- درد هفته‌ها ادامه یافت.
- Winter lingered on and on!
- زمستان خیال رفتن نداشت!
- Some old customs still linger.
- برخی از رسوم قدیمی هنوز هم ادامه دارند.
- He lingered in paying his debts.
- در پرداخت دیون خود طفره می‌رفت.
- I saw her lingering homeward.
- او را دیدم که سلانه‌سلانه به خانه می‌رفت.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد linger

  1. verb loiter, delay
    Synonyms:
    amble be dilatory be long be tardy crawl dally dawdle dillydally drift falter fool around fritter away goof off hang around hang out hesitate hobble idle lag loll lumber mope mosey plod poke procrastinate put off putter remain saunter shuffle sit around slouch stagger stay stick around stop stroll take one’s time tarry tool totter trail traipse trifle trudge vacillate wait wait around
    Antonyms:
    go hurry leave rush
  1. verb continue, endure
    Synonyms:
    abide bide cling hang on last persist remain stand stay stick around survive wait
    Antonyms:
    halt stop

ارجاع به لغت linger

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «linger» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/linger

لغات نزدیک linger

پیشنهاد بهبود معانی