با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Lingo

ˈlɪŋɡoʊ ˈlɪŋɡəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
زبان ویژه، زبان صنفی و مخصوص طبقه خاص
- I don't understand the lingo of physicians.
- من از زبان حرف‌های پزشکان سر در نمی‌آورم.
- lawyers' lingo
- پیشه گویش وکلای دادگستری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lingo

  1. noun dialect spoken by a group
    Synonyms: argot, cant, idiom, jargon, language, patois, patter, slang, speech, talk, tongue, vernacular, vocabulary
    Antonyms: standard

ارجاع به لغت lingo

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lingo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lingo

لغات نزدیک lingo

پیشنهاد بهبود معانی