معنی literati به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˌlɪtəˈrɑːti ˌlɪtəˈrɑːti

معنی

plural preposition

ادبا، فضلا، اهل قلم، دانشمندان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده literati

noun
literature, literacy, illiterate, literati

adjective
literary, literate

ارجاع به لغت literati

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «literati» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/literati

لغات نزدیک literati

- literary
- literate
- literati
- literatim
- literator

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return squid