امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Lone

loʊn ləʊn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
تنها، تک، دلتنگ، مجرد، بیوه، یکه، مجزا و منفرد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- a lone horseman
- یکه‌سوار، تکاور
- a lone traveler
- مسافر تنها
- A lone messenger made his way to the camp.
- پیام‌رسان تک و تنها خود را به اردوگاه رساند.
- A big city is full of lone women.
- یک شهر بزرگ، پر از زن‌های بی‌شوهر است.
- a lone cabin in the middle of a forest
- کلبه‌ی متروکه‌ای در وسط یک جنگل
- that town's lone industry
- یگانه صنعت آن شهر
- The lone survivor of the fire.
- تنها کسی که از آتش‌سوزی جان به‌در برده است.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lone

  1. adjective by oneself; only
    Synonyms: abandoned, alone, deserted, forsaken, isolated, lonely, lonesome, one, onliest, particular, secluded, separate, separated, single, singular, sole, solitary, solo, stag, unaccompanied, unique
    Antonyms: accompanied, along, together

ارجاع به لغت lone

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lone» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lone

لغات نزدیک lone

پیشنهاد بهبود معانی