با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Longe

lɔŋ lɒŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
افسار دراز (در تربیت اسب) (که مربی در دست می‌گیرد و اسب در دایره‌ای به دور او می‌چرخد)
- The trainer held the longe firmly.
- مربی افسار دراز را محکم نگه داشت.
- The longe allowed the trainer to maintain control of the horse.
- افسار دراز به مربی امکان داد تا کنترل اسب را حفظ کند.
verb - transitive
آموزش دادن (اسب) (با استفاده از افسار دراز)
- I longe my horse every morning.
- اسبم را هر روز با افسار دراز آموزش می‌دهم.
- She longes her horse in the round pen.
- اسبش را در آغل آموزش می‌دهد.
noun
جانورشناسی قزل‌آلای دریاچه
- I caught a longe during my fishing trip yesterday.
- دیروز در طول گشت ماهیگیری‌ام قزل‌آلای دریاچه‌ را گرفتم.
- The longe is known for its delicious taste and delicate texture.
- قزل‌آلای دریاچه به طعم لذیذ و بافت لطیفش معروف است.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت longe

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «longe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/longe

لغات نزدیک longe

پیشنهاد بهبود معانی